داستان کتاب : اولیور توئیست پسر بچه یتیمی ست که در نوانخانه ای در انگلستان زندگی میکند. او از طرف نوانخانه به پیرمرد تابوت سازی فروخته میشود و پس از مدتی تصمیم به فرار از نزد پیرمرد میگیرد. الیور به لندن میگریزد در بین راه با پسر بچه ای که از راه دزدی امرار معاش میکند آشنا میشود، پسر بچه الیور را نزد پیرمرد گدا و کثیفی بنام فاگین که سردسته گروهی دزد و گدا است میبرد. در آنجا به اولیور آموزش جیب بری میدهند و او را برای دزدی به سطح شهر روانه میکنند و…
داستان کتاب : هاکلبری فین پسری نوجوان است که تحت سرپرستی خانم “داگلاس” زندگی میکند، او در منزل خانم داگلاس زندگی خوبی را میگذراند، تا اینکه روزی پدر معتاد و دائم الخمر هاک او را پیدا کرده و پس از کتک مفصلی که به او میزند هاکلبری فین را همراه خود به کلبه ای میان جنگل میبرد و…
داستان کتاب : میدل مارچ اسم شهرستانی ست که ماجراهای کتاب در آن رخ میدهد. قهرمان داستان دختر جوان و خیالپردازی بنام “دوروتا” است که با وجود خصوصیات بینظیر و شایسته با کشیش علیل و بیماری که بیست و چند سال از او بزرگتر بوده و به نوعی جای پدرش است ازدواج میکند. پس از مرگ کشیش دوروتا تصمیم میگیرد…
داستان کتاب : داستان ماجرای سفر ناخدا “لموئل گالیور” دریانورد ماجراجو را در چهار سفر پرحادثه و عجیب او بازگو میکند. طوفان دریایی بزرگی کشتی ناخدا گالیور را در هم میشکند و گالیور سوار بر موجها به ساحل برده میشود. زمانیکه بهوش می آید خود را در سرزمینی بنام لیلیپوت با مردمی که به بزرگی کف دست آدمیزاد هستند اسیر میبیند و…
داستان کتاب : سانتیاگو پیرمرد ماهیگیر فقیری که به مدت 84 روز حتی یک ماهی کوچک هم صید نکرده، تصمیم میگیرد برای صید ماهی به دوردستها برود. صبح روز بعد پیرمرد با قایق خود راهی دریا میشود، حدود ظهر به اواسط دریا میرسد و طعمه های خود را در آب رها کرده و به انتظار ماهی مینشیند. مدتی بعد ماهی بسیار بزرگی طعمه را میبلد، سانتیاگو قادر به بالا کشیدن ماهی نیست ولی ماهی که بسیار قوی و بزرگ است به مدت دو روز قایق پیرمرد را به دنبال خود در دریا میکشد. هیچکدام دست از تقلا نمیکشند. روز سوم کم کم ماهی توان خود را از دست داده و دیگر قادر به حرکت قایق نیست، پیرمرد ماهی را به کنار قایق میکشد و نیزه خود را در بدن ماهی فرو میکند و ماهی را از پا در می آورد و…
داستان کتاب : جین ایر دختری که در کودکی پدر و مادرش را از دست داده، برای ادامه زندگی نزد دایی و زن دایی اش خانم “رید” میرود ولی خانم رید و فرزندانش رفتار درستی با جین نداشته و مدام او را آزار میدهند. پس از مدتی جین به پرورشگاه سپرده میشود و در محیط خشک و نا امید کننده پرورشگاه “لوود” بزرگ میشود. پس از پایان تحصیلات جین بعنوان معلم به منزل آقای “روچستر” که مردی ثروتمند و اشراف زاده است میرود. آقای روچستر به جین علاقمند میشود و…
داستان کتاب : خانواده “بِنِت” صاحب پنج دختر هستند و دو دختر بزرگتر (جین و الیزابت) به سن ازدواج رسیده اند. در همسایگی خانواده بنت مرد جوان و ثروتمندی بنام آقای “بینگلی” زندگی میکند و خانم بنت تمایل زیادی برای آشنا شدن آقای بینگلی با یکی از دخترانش و ازدواج با آنها از خود نشان میدهد. شبی آقای بینگلی یک مهمانی ترتیب داده و خانواده بنت را هم دعوت میکند، در مهمانی آقای دارسی دوست صمیمی آقای بینگلی که جوانی ثروتمند و خوش قیافه است حضور دارد. آقای بینگلی در طی مهمانی با جین دختر بزرگ خانواده آشنا شده و چند دور با او میرقصد، زمانیکه میخواهد آقای دارسی را با الیزابت آشنا کند، آقای دارسی میگوید : این دختر آنقدر زیبا نیست که مرا وسوسه کند. سپس…
داستان کتاب : داستان کتاب زندگی خانواده “رمزی” را در سه برهه از زمان نشان میدهد. در بخش اول که پنجره نام دارد، یک روز از زندگی خانواده رمزی به همراه مهمانان آنها از زبان خودشان روایت میگردد. تک تک شخصیتها زندگیشان را از زبان و دیدگاه خود تعریف میکنند. بخش دوم زندگی خانواده را پس از مرگ مادر خانواده خانم رمزی به تصویر میکشد و روایت میکند که پس از 10 سال چگونه خانواده رمزی از هم میپاشد و…
داستان کتاب : میتیا، ایوان، اسمردیاکوف و آلیوشا چهار پسر فئودور کارامازوف که پیرمرد فاسد و ثروتمندی ست میباشند. چهار برادر که از نظر اخلاقی و شخصیتی تفاوتهای بسیاری با هم دارند و از 3 زن مختلف بوده، در یک چیز با هم هم عقیده هستند و آن نفرت بی پایان از پدرشان فئودور کارامازوف است. چهار برادر نقشه قتل آقای کارامازوف را در ذهن میپروند و…
داستان کتاب : این کتاب به زندگی اشراف روسیه در زمان حمله ناپلئون بناپارت به روسیه میپردازد. ارتش ناپلوئن بیش از نیمی از اروپا را فتح کرده و این موجب نگرانی مردم روسیه شده است. ارتش روسیه نیروی کمکی به اتریش که درحال جنگ با ارتش ناپلئون است ارسال میکند. شخصیتهای اصلی داستان دو مرد جوان به نامهای پییر بزوخوف و شاهزاده آندرِی بالکونسکی هستند که هر دو عاشق دختر زیبای کنت روستوف، ناتاشا هستند و…